درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ساده بیایی پایین
قصه ی تلخ مرا سرسره ها می فهمند
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمن بمانیم که چه!...
شاخه را محکمگرفتناینزمان بی فایدهاستبرگ می ریزد، ستیزش با خزان بی فایدهاست باز می پرسی چه شد که عاشق جبرت شدم
در دل طوفان که باشی بادبان بی فایدهاستبال وقتی بشکند از بمانیم که چه!...